Wednesday 28 October 2009

قسمت هایی ازمصاحبه دوم احمدی نژاد با لاری کینگ در شبکه سی ان ان که به درخواست احمدی نژاد وهمراهان سانسوریا ادیت شد


مصاحبه دوم احمدینژاد با لاری کینگ
درآخرین مسافرت احمدینژاد به نیویورک باردیگر او تن به مصاحبه با لاری کینگ، از شبکه «سی ان ان »، آمریکا داد و با او گفت و گویی انجام داد. آنچه در اینجا میخوانید مصاحبه دوم احمدی نژاد با این گوینده و گزارشگر معروف آمریکا میباشد. در این مصاحبه مانند مصاحبه اول،احمد ی نژادبه علت نفرت ازغرب وندانستن زبان انگلیسی نتوانست خودش مستقیما با مصاحبه گر گفت و گو کند و از مترجم همیشگی خوداستفاده کرد.این خانم مترجم زن بسیارشاد و قبراقی است و هنگام ترجمه گفتارها خودش
هرهر کرکر جالبی به راه میاندازد وبعضی وقتها هم از خودش جمله ای اضافه میکند و توضیح میدهد. برای دوستان ایرانی که این مصاحبه دوم را ندیده اند در اینجا بخشهای مهمی از آن را برای شما میآوریم. قسمتهایی که در شبکه »سی ان ان « به درخواست احمدینژاد وهمراهان اوسانسورویاادیت شده اندبه مصاحبه زیراضافه شده است
لاری کینگ: با تشکر از وقت شما برای مصاحبه
احمدی نژاد: قابل نداره
لاری کینگ : باز ما درمقابل هم قرارگرفته ایم؛ یک جهود و یک مسلمان
احمدی نژاد: من نمیدانستم شما یهودی هستید بچه های وزارت اطلاعات جدیدا خیلی گلابی کارمیکنند
لاری کینگ: من مطمئن هستم شما میدانید. لطفا مصاحبه را با دروغ شروع نکنید:
احمدی نژاد: لاری جون، داشتم شوخی میکردم
لاری کینگ : می بینم که این بار یک اصلاح سر خیلی خوب و تمیز دارید؛ بر عکس دفعه قبل.
احمدی نژاد: بله رفتم به یک سلمانی در نیویورک شما. خیلی خوب اصلاح کرده.
لاری کینگ : احتمالا یک مرد همجنسگرا یا گی بوده. آنها بهترین سلمانیها هستند
احمدی نژاد: من بهرفتارش دقت نکردم، بههرحال توی هتل به ما کوپن تخفیف سلمانی دادندو گفتیم که چند دلاری پول بیت المال را صرفهجویی کنیم.
لاری کینگ : خیلی جالب است که شما بلیونها دلار به غزه و لبنان می فرستید و برای دو دلار کوپن این قدر دقت به خرج میدهید. به هر
حال برویم سر سئوالات
shoot meاحمدی نژاد: بفرمایید، من حاضرم. به قول شما آمریکاییها
لاری کینگ : با عرض معذرت اصطلاح آمریکایی میگوید
shoot me و نمیگوید shoot
کنم. shoot . البته بدم نمیآمدکه شما را همین جا
.که باز البته شوخی میکنم،
احمدی نژاد: لطف دارید
لاری کینگ : سئوال مهم این است که شما چطور توانستید ۴۰ میلیون رای را در عرض ۲۴ ساعت بشمارید؟ آن هم رایهای کتبی روی کاغذ و نه الکترونیکی و کامپیوتری.
احمدی نژاد: چرا نمیشه؟ ما حدود ۵۰۰ هزار نفر را برای شمارش آرا داشتیم و اگر بچه های سپاه را هم حساب کنیم تعداد آمارشکنندگان بالای دو سه میلیون میرفت! در ضمن ما ایران یها خیلی سریعترازآمریکاییها هستیم.
لاری کینگ : همین شمارش آراء در افغانستان سه چهار هفته طول کشید. چطور ممکن است شما این کار را کمتر از ۲۴ ساعت انجام دهید؟
احمدی نژاد: آنهایاتعدادشمارش کننده کم داشتندویا این که مثل ما ایرانیها سریع نیستند.
لاری کینگ : حالاچرابامعترضین انتخابات که میگفتند تقلب شده اینجوری رفتار کردید؟
احمدی نژاد: چه جوری؟
لاری کینگ : بگذارید عکس و فیلمها را نشان شما بدهم؛ صحنه های کتک زدن مردم مخصوصا زنان و نوجوانان.
احمدی نژاد: این عکسها را »یوتیوب « درست کرده.
لاری کینگ : یوتیوب عکس جعل نمیکنه.
احمدی نژاد: شما آمریکاییها چقدر ساده لوح هستید!
لاری کینگ : به هر حال این کتک زدن و خشونت و سرکوب و شکنجه ها آن قدر زیاد بوده که سر و صدای آیت الله های خودتان هم درآمده است.
احمدی نژاد: آیت الله »بی بی سی « را میگویید؟
لاری کینگ : فرقی نمیکند؛ از آد مهای خودتان است.
احمدی نژاد: طرف اصلا آدم نیست. البته نمیدانم کدام آیت الله را میگویید.
لاری کینگ : به هر حال سرکوب و خشونت بر علیه تظاهرات آرام مردمی کار درستی نیست. آیا شما قبول دارید؟
احمدی نژاد: چرا خود شما بر علیه تظاهرکنندگان پیترزبورگ که برای اعتراض به کنفرانس »جی «۲۰ جمع شده بودند دست به خشونت زدید؟
لاری کینگ : من از شما میپرسم. شما چرا این کار را کردید؟ سئوال را با سئوال جواب ندهید.
احمدی نژاد: من هم از شما میپرسم.
لاری کینگ : به هر حال کار شما چون تظاهرکنندگان پیتزبورگ با پلیس درگیر شده اند قابل توجیه نیست و به هم ربطی ندارد
احمدی نژاد: به هر حال من خودم شخصا کسی را کتک نزده ام؛قوه قضاییه داریم،آنهااینکاررامستقلا انجام میدهند
لاری کینگ : بسیاری را دستگیر کرده اید و به زندان انداخته اید چون به خیابانها آمده اند
احمدی نژاد: شما خودتان سه میلیون زندانی در آمریکا دارید
لاری کینگ : آنها برای فعالیتهای سیاسی زندانی نشده اند.
احمدی نژاد:فرقی نمیکند، جرم جرم است. البته چند نفر انگشت شمار را دستگیر کرده ایم.
لاری کینگ : میگویندبسیاری اززندانیان بدون وکیل به دادگاه رفته اند و محاکمه شده اند.
احمدی نژاد: به هر حال خیلی مشکل است برای این همه آدم وکیل پیدا کرد. ما در ایران این قدر وکیل نداریم.
لاری کینگ : شما خودتان گفتید که چند نفر انگشت شمار بوده اند. چطور آن قدر وکیل نداشته اید؟
احمدی نژاد: من نگفتم. این خانم مترجم ما بد ترجمه میکند.
لاری کینگ : درباره هولوکاست بپرسم.
احمدی نژاد: آی بابا! خر بیار باقالی بار کن
صدای خانم مترجم: آقای احمدی نژاداین را چه جوری ترجمه کنم؟
.shoot me احمدی نژاد: بگو
لاری کینگ:آیا قبول دارید هولوکاست وجود داشته؟
احمدی نژاد: به من چه؟ این عقیده شماست. به من تحمیل نکنید.
لاری کینگ: من تحمیل نمیکنم، سئوال دارم.
احمدی نژاد: من تاریخدان نیستم. یکی میگه بوده یکی میگه نبوده.
لاری کینگ: شما چه فکر میکنید؟ بوده یا نبوده؟
احمدی نژاد: فرقی نمیکند.
لاری کینگ: آیا شما این واقعه را کتمان میکنید و یا از ارزش آن به خاطر این که تعداد کشته شدگان آن زیاد نبوده کم میکنید چون میخواهید یهودیان مظلوم نباشند مسلمانان مظلوم باشند؟
احمدی نژاد: من جوابی ندارم، از دانشمندان اروپایی بپرسید.
لاری کینگ: چرا از دانشمندان اروپایی؟
احمدی نژاد: برای این که آنها بیشتر در این زمینه فعال بود ه اند.
لاری کینگ: بحث را عوض میکنیم و برسیم به این »ندا آقاسلطان
احمدی نژاد: « خانم مترجم لطفا خر بیار و باقالی بار کن را به حالا بیا و درستش کن ترجمه کنید
صدای خانم مترجم: چشم آقای احمد ینژاد
لاری کینگ: مستر پرزیدنت، شما گفتید این قتل تیر خوردن ندا مشکوک است و باید تحقیقات کنید. بله،
احمدی نژاد: یک چیزهایی یادم میاد
لاری کینگ: آیا تحقیقاتی انجام دادهاید؟
احمدی نژاد: ما از این قتلها زیاد داشته ایم. تحقیقات کار زیادی صورت نمیدهد. مثل قتلهای دیگر؟
لاری کینگ: کدام قتلها؟
احمدی نژاد: مثل قتل فروهرها و سیرجانی و فرخزاد و غیره. اینها در دولتهای قبل از من اتفاق افتاده و به من و قوه قضاییه
من ربطی ندارد.
لاری کینگ: فرقی نمیکند. تحقیقات به کجا رسیده؟
احمدی نژاد:به شما گفتم که تحقیقات فایدهای نداره. البته ما مدارکی داریم که همه این قتلها توسط »بی بی سی « و »صدای آمریکا « برنامه ریزی شده بوده...
لاری کینگ: بالاخره ندا را چه کسی کشت؟ و جوانهای دانشجوی دیگر را...
احمدی نژاد:من از کجا بدانم؟ باید از قوه قضاییه ما بپرسید
لاری کینگ: خیلی متشکرم از این که نیم ساعت وقت مرا تلف کردید
برگرفته از سایت کاربافو

! گل قانونی بود، ولی‌ اخلاقی‌ نبود

ویدئو مربوط به مسابقه فوتبال در هلند می‌‌باشد. در جریان بازی یکی‌ از بازیکنان تیم آژاکس (بازیکن سرخ پوش) مصدوم میشه. تیم مقابل طبق روال مرسوم توپ را میندازه بیرون تا به مصدوم برسند. بازی که از سرگرفته میشه، بازیکن آژاکس میخواهد توپ را به حریف برگردونه، از بدشانسی‌ و در برابر بهت همه ضربه اون گل میشه. توپ وسط زمین کاشته و بازی از سر گرفته میشه. در اینجاست که تیم آژاکس در یک هماهنگی صحیح و دسته جمعی دست از دفاع بر میدارن تا تیم مقابل نیز یک گل بزنه. کاری که بازیکن‌های آژاکس انجام دادند، نمونه مردانگی و عدالت خواهی‌ بود. خوب آموزی برای همه لازمه... فرق اخلاقی‌ و قانونی را در همین
گل تماشا کنین: گل قانونی بود، ولی‌ اخلاقی‌ نبود

Tuesday 27 October 2009

سیزده آبان به کام ماست

فضلی جان تو افضلی
هم فضلت افزون و سرودت باد
باد هم همراه یادت باد
سیزده آبان به کامت باد
شیطنت ها گر فزون شد
کار ، گر بالا گرفت
آستینها را به پایین کش
سلاحت را زمین بگذار
آدمیزادی تو آخر
زاده ی آدم
بلبشورت چیست
دامنت رنگین به خون کیست
تو بیا با هم بشویمش
ماتم افزون می کنی دائم
رهبر تو کیست؟
جنسش چیست؟
بچه های پاسدارما چه جرمی کرده اند آخر
که باید خدمت و تیمار ذهاکان کنند، آخر؟؟
حرفت آخر چیست
و پیام از کیست
این همه فرمان قتل و کشتن و تعزیر!از کجا آید؟
این کتاب نحس را از دست خود بگذار
آنرا توی چاه انداز
سیزده آبان به کام ماست
تو بیا از ما شو، ای سردار، و سلاحت را زمین بگذار
بیا با ما برادر شو
تو که می گویی «برادرـ زاده» بودی خود !
پس چرا ذهاک پندت می دهد هر دم!
تو بیا جان برادر جای تو اینجاست، بیت رهبر نیست
جای تو این قلبهای سربسر سبز است!
جای تو اینجاست!
جان ما قربان هم باید شدن آخر،
جان ما قربان ایران باد،
تک تک ما جان فدا و مست این خاکیم
تو بیا درهای قلب ما بسویت باز!
باز ِ باز ِ باز!
سیزده ی آبان بکام ماست، و تو از مایی!
بدان اینرا!
-- سرمدی از تهران

Sunday 25 October 2009

بخش بزرگی از مردمی که می‌خواهند روز ۱۳ آبان به خیابان بیایند، کوچک‌ترین اعتقادی به انقلاب و خمینی ندارند

من کار ندارم به چه چیزی اعتقاد دارید یا ندارید. اما یک چیز را می‌دانم. بعد از این همه سال که یا سانسور شده‌ام یا دچار خودسانسوری بوده‌ام، بهترین کار برای یک طنز پرداز، آزادگی است.
ممکن است شما طرفدار موسوی باشید یا کروبی یا خاتمی یا هاشمی یا احمدی‌نژاد یا هر سیاستمدار و فرد قدرتمند دیگری. فراموش نکنید که همه این موجودات، زمینی‌اند. کار طنزپرداز، یادآوری این نکته است که صدها هزار نفر پیش از اینان آمده‌اند و رفته‌اند، اما آنچه باقی مانده، اثری است که گذاشته‌اند.
مطمئنا بخش بزرگی از مردمی که می‌خواهند روز ۱۳ آبان، یا حتی ۲۲ بهمن به خیابان بیایند، کوچک‌ترین اعتقادی به انقلاب و خمینی و خمینی‌ایسم ندارند.
---
وارد روزگاری شده‌ایم که عطا مهاجرانی می‌گوید سکوت در برابر اعدام‌های ۶۷ خطا بوده. این تکانی بزرگ به ارزش‌هایی است که بخش بزرگی از اصلاح‌طلبان به آن آویزان بوده‌اند.
گرچه شاید بهتر باشد مهاجرانی بگوید که ای کاش بعد از آنکه شاهد چنین کاری بودیم، به خاطر اخلاق، به خاطر ارزش‌هایی که مدعی‌اش بودیم، از قدرت کناره می‌گرفتیم و نمی‌ماندیم.
حتی شاید بهتر می‌بود می گفت که ای کاش بعد از کنار گذاشتن آیت الله منتظری به خاطر اعتراضی که به عملکرد خودسرانه و خودکامانه آیت الله خمینی داشته، به خاطر مسوولیتی که فرد فرد اعضای دولت داشته‌اند، به خاطر درک خیانتی که به آرمان‌های انقلاب شده...باید کنار می‌رفتیم.
اینها را البته عطا مهاجرانی نگفت، اما ای کاش می‌گفت. و ای کاش دیگر ساکتان آن سال‌ها می‌گفتند.
ای کاش محسن کدیور می‌گفت آن حسی را که در روز امضا قطع‌نامه داشته، و ای کاش می‌گفت بعدها چه نگاهی به کل ساختار پیدا کرده. ای کاش یارانی که راه‌شان را سبز کرده‌اند، نگاه‌شان را هم سبز می‌کردند.
مردم می‌توانند ببخشند، اما فراموش نکنند. فراموش نکنند که چه کارهایی نتیجه‌اش چه خواهد بود.
همین چند سال پیش بود که دوستانم می‌گفتند از وقایع سال ۶۷ بی‌خبر بوده‌اند! کسانی که مدیر دولت بوده‌اند، کسانی که در ساختار حاضر بوده‌اند.
وقت شماتت نیست، نه! اما وقتی میرحسین موسوی نمی خواهد ببیند که مرادش در آن سال‌ها چه کرده، یعنی هنوز مشروعیت خود را در او و "دوران طلایی" او می‌بیند. دوران خمینی برای چه کسانی طلایی بود؟
اتفاقا به نظرم کار خوب علیرضا رضایی این بود که باعث شود هر از گاهی به میرحسین تلنگری بزنند، که آنچه امروز داریم می‌بینیم و تحمل می‌کنیم، نتیجه کارهایی است که به قول خارجی‌ها، زیر ساعت شما انجام شده...
آن شبی که دوستان و آشنایان شهاب طباطبایی را در جلسه دعای کمیل گرفتند، یکی مطلبی نوشته بود که اگر در برابر ریختن به خانه مردم و جشن‌ها و مهمانی‌ها سکوت نمی‌کردند، امروز چنین اتفاقی نمی‌افتاد. مساله سکوت یک طرف، تایید سکوت و تایید عملکرد حاکم جابر و جائر یک طرف. توجیه ظلم، از خود ظلم بدتر است.
علیرضا! شماتت هواداران، ناشی از سختی‌هایی است که می‌کشند، جای خود دارد و نباید غمگین بود، چون دردمندند. اما اگر طنز پرداز باید نقش منتقد را بازی کند، راهت را درست رفته‌ای.
همه ما با اهالی قدرت سلام و علیک داریم، اما بنده‌شان نیستیم. از پدر و مادر که عزیزتر نیستند! ما با پدر و مادر خودمان تعارف نداریم! تازه پدر و مادری که دوستی‌شان واقعی است و نه از سر جذب نیرو و جمع کردن طرفدار و...
آن روزی که میرحسین موسوی به طنزنویس حمله کرد که چرا به فاطمه رجبی چنین گفته و چنان را فراموش نکرده‌ایم. یعنی خیال می‌کرد که طناز باید تابع راهبر سیاسی باشد. یعنی باید به آنکه راهبر می‌گوید بپردازد. این طنازی نیست
!!

Friday 23 October 2009


آگهی استخدام

بسیج اسلامی ایران داوطلب میپذیرد

  • اگر از تنهایی و انحرافات جنسی رنج میبرید
  • اگر برای خوشگذرانی نمیتوانید مشروب بنوشید
  • اگر مشکل روانی دارید و وسع پرداخت ویزیت دکتر روانکاو را ندارید
  • اگر در دبیرستان بچه های ریغو و کوچکتر ازخودتان را کتک میزدید
  • اگر قمه و زنجیر زدن و خون دیدن در عاشورادیگرراضیتان نمیکند
  • اگر شما را به ایکس پارت یهای دانشجویی راه نمیدهند
  • اگر از بچه پولدار و سوسولهای شمال شهرمتنفرهستید
  • اگر در قرعه کشی گرین کارت آمریکا برنده نشده اید
  • اگر تاکنون یک مسافرت به دوبی یا استانبول نداشته اید

........//مزایای زیر را در نظر بگیرید //......

  • حقوق و مزایای مکفی
  • تخفیف بلیط اتوبوس و قطار جهت زیارت اماکن متبرکه
  • مسافرت رایگان به لبنان و سوریه
  • تبعیض جهت ثبت نام در کاروا نهای حج و کربلا
  • شهریه رایگان مدرسه و دانشگاه .استفاده از موتور سیکلتهای رایگان دونفره
  • آزادی حمل اسلحه کمری، چماق، باتوم واسپری فلفل و سایر وسایل ارعاب
  • اشتراک رایگان روزنامه کیهان
  • بلیط رایگان مسابقات فوتبال ورزشگاههای کشور
  • شرکت در مهمانیهای شبانه زندان کهریزک


همین امروز با ما تماس حاصل نمایید
دفتر کارگزینی و اشتغال نیروهای انقلابی

برگرفته از وبلاگ کربافو