Tuesday 9 February 2010

(Foreign Policy ) مصاحبه محسن سازگارا با مجله

(Foreign Policy ) مصاحبه محسن سازگارا با مجله
در ارتباط با روز ۲۲ بهمن و حرکت اعتراضی مردم
جاش راگین: برداشت شما از خبر افزایش غنی سازی اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد چیست؟
محسن سازگارا:من فکر نمی‌کنم که رژیم قادر باشد به این مرحله از غنی سازی به سادگی‌ دست پیدا کند و این تنها حرکتی است تا به دنیا نشان دهند که تمایل دارند در این جهت حرکت کنند. در داخل ایران آقای احمدی نژاد فکر می‌کند با ابراز این تمایل و گرفتن امتیاز از غرب میتواند چهره خود را در داخل تغییر دهد. اما در سوی دیگر رهبری نظام و بازوی نظامی آن (سپاه پاسداران) اجازه نخواهند داد که وی در این جهت حرکت کند. در هر صورت این یک افتضاح سیاسی هست و من فکر نمیکنم که هیچ کسی‌ در این شرایط و وضعیت داخلی‌ ایران حاضر به امضأ قرار دادی با گروه ۵+۱ باشد.
جاش راگین: شما فکر می‌کنید که آقای اوباما و مشاورینش باید چه برخوردی در قبال وقایعی که در ایران در حال اتفاق هست از خود نشان بدهند و در حقیقت آنها چه کار باید بکنند؟
محسن سازگارا: من فکر می‌کنم که در انتها مردم برای احقاق حقوق خود و آزادی با نیروهای سپاه و نظامی درگیر خواهند شد و به مبارزه خواهند پرداخت.در حقیقت مساله هسته ای در کنار تروریسم و صلح در منطقه دعوای نهایی جامعه جهانی‌ با بازوی نظامی این رژیم (سپاه پاسداران) خواهد بود.در حقیقت دعوای جامعه جهانی‌ با این گروه نظامی که کنترل کننده این پروژه‌ها هست خواهد بود. بر این اساس من فکر می‌کنم که بهترین عکس العمل جامعه جهانی‌ در قبال این حوادث اعمال تحریم بر علیه این بازوی نظامی رژیم و شرکت هایی که در این مسیر یاری کننده آنها هستند، صورت بگیرد. اعمال تحریمها بر علیه این ارگان نظامی و ارتباط دادن آن با مساله دمکراسی و حقوق بشر در ایران کمک می‌کند که مساله هسته‌ای نیز کنترل شود. من امیدوارم که اوباما و دیگر کشور‌های دمکراتیک جهان، از تلاش مردم ایران در جهت احقاق آزادی و حقوق انسانی‌ خویش حمایت کنند. من بطور خلاصه ۴ مرحله رو می‌تونم پیشنهاد کنم. مرحله اول اعمال تحریم‌ها بر علیه سپاه و شرکت‌های تابعه. مرحله دوم فراهم کردن امکانات ماهواره و اینترنت برای جامعه ایران و اعمال فشار بر کمپانیهایی مثل نوکیا که تجهیزات شنود و کنترل اس‌ام‌اس تلفن و.. در اختیار رژیم قرار داده است. مرحله سوم کمک به فعالان حقوق بشر و روزنامه نگارانی‌ که به علت فشار حکومت مجبور به ترک سرزمین خود شده اند و حمایت از آنها. و در مرحله اخر که بسیار مهم است جلوگیری از حمله نظامی به ایران که در حقیقت هدیه ای خواهد بود به رژیم در جهت تثبیت خویش. ما معتقدیم که این رژیم توسط خود مردم سقوط خواهد کرد و یک حمله نظامی باعث خواهد شد که رژیم قادر به حفظ دولت کنونی‌ گردد.
جاش راگین: شما فکر نمیکنید که کشور‌های غربی باید با رهبران معترض وارد تعامل شوند؟
محسن سازگارا: این حرکت یک حرکت اجتماعی هست که قائم به شخص نیست و بر اساس شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته است. در این حرکت هر شخص در حقیقت یک رهبر هست و همزمان به عنوان یک سرباز در حال خدمت میباشد. به نظر من کمک جامعه جهانی‌ و آمریکا در این مرحله کافی‌ است.با این سازماندهی اجتماعی که در جامعه شکل گرفته و اتّحادی که در جامعه وجود دارد این حرکت به خوبی‌ در حال گسترش و پیشرفت میباشد. زمانی‌ که این حکومت به روش دموکراتیک ساقط گردید و حکومت دمکراتیک برقرار گردید به اندازه کافی‌ زمان خواهد بود که گفتگو‌ها با سیاستمداران جدید برخواسته از مردم صورت گیرد.
جاش راگین: اهداف و تاکتیک‌های این حرکت اعتراضی چه چیزهایی هستند؟
محسن سازگارا: هدف اولیه این حرکت اعتراضی در مرحله اول ساقط کردن این دولت میباشد که دارای ۴ مرحله میباشد که تمامی‌ آنها حرکت‌های اعتراضی و بدون خشونت میباشد.
در قدم اول مشروعیت زدایی از رژیم میباشد. قدم دوم افزایش توان مردمی و مقاومت و یار گیری و روشنگری، مرحله بعد ایجاد شکاف در بدنه رژیم و لایه‌های قدرت و مرحله نهایی فلج شدن رژیم و فروپاشی. در حال حاضر ما به پیروزیهای ارزشمندی در رسیدن به این اهداف دست پیدا کردیم . در طرف دیگر رژیم با قتل عام مردم در خیابانها، زندانها قتل مردم به وسیله گروه‌های ترریستی خود ساخته و اعدام و زندان کردن فعالان سیاسی به حرکت مردمی در رسیدن به این اهداف کمک شایانی کرده است.. در حقیقت رژیم جهت توقف این حرکت مسالمت آمیز از هر گونه حرکت خشونت بار روی گردان نبوده است و تمام حربه‌ها را امتحان نموده است.
جاش راگین: شما فکر می‌کنید در ۲۲ بهمن چه اتفاقی‌ رخ خواهد داد؟
محسن سازگارا: در ۲۲ بهمن مردم نشان خواهند داد که ترسی‌ از آنچه که حکومت در مرحله قبل (کشتار روز عاشورا)انجام داد، ندارند آنچه که ما موج دوم وحشی گری رژیم مینامیم. بعد از ۲۲ بهمن توازن قدرت بین مردم و رژیم به سمت مردم بر خواهد گشت و مردم قدرتمند تر خواهند شد. و من می‌تونم پیشبینی‌ بکنم که زمانی‌ که در این شرایط با ساده‌ترین حرکتی هر اتفاقی رخ خواهد داد. حتا با کوچکترین حادثه ای قیام نهایی میتواند رخ بدهد.
جاش راگین: این حرکت (قیام ) نهایی چه خواهد بود؟
محسن سازگارا: در هر حرکت اعتراضی مانند آنچه که در جامعه ایران اتفاق افتاده است، یک مرحله یی خواهد بود که حکومت توناییی مقاومت و تجدید قوا را در مقابل آن نخواهد داشت. بسیاری از مراکز قدرت رژیم در دست مردم خواهد بود. در این مرحله من فکر می‌کنم که رژیم تنها میتواند متکی‌ به حداکثر ۳۰،۰۰۰ نیروی نظامی سپاهی و بسیجی‌ خواهد بود. آنها هیچ نیروی داوطلبی نخواهند داشت. در حال حاضر شکاف های زیادی در لایه‌های قدرت پیش آمده و بعد از ۲۲ بهمن این شکاف ها بیشترو تعداد هوادران آنها کمتر خواهد بود و توان و نیروی آنها در مقابل مردم از بین خواهد رفت. صحبت‌های شنیده میشود که در ۲۲ بهمن احمدی نژاد در میدان آزادی دستگیر خواهد شد من اطلاع دقیقی‌ ندارم ولی‌ امکان آن می‌تونه باشه یا نباشه. سپاه پاسدارن فراخوانی برای اعزام ۲۰۰۰۰۰ نیرو به تهران داشته تا بتواند از صدای خروشان مردم جلوگیری کنه، آنها سعی‌ خواهند کرد که این حرکت اعتراضی رو در ۲۲ بهمن مصادره کنند و آنچه که خود میخواهند را به به جامعه جهانی‌ نشان بدهند . مردم در حال صحبت هستند که به سمت زندان اوین بروند و ممکن هست که این مساله چند روز بعدتر رخ بدهد در هر صورت در ۲۲ بهمن میلونها نفر در خیابانها حضور خواهند داشت. مهم نیست که آنها به شدت سعی‌ خواهند کرد که به دروغ پردازی روی بیاورند . مهم اینست که زمانی‌ که ملت نشان بدهند که از خشونت آنها ترسی‌ به خود راه نمیدهند ، کفه قدرت به سمت مردم برخواهد گشت و دیر یا زود آنچه که باید اتفاق بیفتد خواهد افتاد

گفتار روزانه محسن سازگارا سه شنبه 20 بهمن ۱۳۸۸

متن خلاصه صحبتها: 9 موضوع مطرح ميشود / اوّل، بحث 22 بهمن است يعنی روزی که صف آرايی طرفداران دولت آقای احمدی نژاد و آقای خامنه اي در يکطرف، و ملّت در سوی ديگر، ميخواهد خودش را در سراسر کشور نشان بدهد / قبلاً هم صحبت کرديم اهميت 22 بهمن با توجه به اينکه آرام آرام چنين صف آرايی شکل گرفته در اينه که، اگر کمال آرامش ما بتوانيم در تهران و تمام شهرها بياييم به خيابان و شعارهای خودمان را بدهيم، رنگ سبز خودمان را داشته باشيم، علامت وی خودمان را نشان بدهيم و نشان بدهيم که اکثريت مطلق در اين سمت ايستاده، آنوقت به جرات ميشود گفت در مسيری که حکومت آمده، مسيری که در واقع از کشتن مردم در خيابان، از دستگيری و تجاوز، از کتک زدن و گروه ترور درست کردن، تا اعدام و محارب خواندن مخالفين عبور کرده، آنوقت بعد از آن اگر مردم نشان بدهند که نترسيده اند و پايشان را به خيابان گذاشته اند و بر خواسته خودشان که کف آن پايين آوردن دولت کودتاچی است، مصر هستند، بعد از آن در واقع ميشود که حکومت يکی از دوراه پيش پايش قرار ميگيرد، يا ناچارست که به سر ميز مذاکره بيايد و بدست خودش دولت کودتاچی را بردارد که ما ميتوانيم وارد مراحل بعدی کارمان بشويم، يا اينکه در يک آکسيون نهايی، بدليل اينکه توازن قوا بين ملّت و حکومت بهم خورده، هر لحظه ممکن است به يک دليل و يک بهانه ای آکسيون نهايی اتفاق بيافتد و مردمی که برتری قدرتی به حکومت دارند، کارش را تمام کنند و مراکز قدرتش را بگيرند / به هر صورت، به اين دليل 22 بهمن پيشاپيش توجه ه همه دنيا را هم به خودش جلب کرده و همه دارند 4 چشمی به اين روز در ايران نگاه ميکنند / قبلاً هم صحبت کرديم که ترفند حکومت اينست که با 100-200 هزار نفر که دارد بسيج ميکند، و بلنگو کشی و متمرکز کردن همه در تهران، بتواند تظاهرات-دزدی کند و جمعيت بيشمار سبزها و ملّت را پای خودش بنويسد و با شعارهايی که از بلنگو پخش ميکند، بتواند بگويد که مردم همه آن چيزی را که او ميخواهد را ميگويند، و به همين دليل ما بايد در مسيرهايی که اعلام شده، که در تهران 7 مسير اعلام شده و در همه شهرستانها هم حکومت اعلام ميکند، برای حفظ امنيت خودمان در اين مسيرها حرکت کنيم، شعارهای جنبش را در مسيرها بگوييم، فيلم و عکس بگيريم، بلديم که چگونه صفمان را جدا کنيم و اجازه بدهيم که آنها هم حرفشان را بزنند و شعارشان را بدهند و در تهران بخصوص در مسير امام حسين به ميدان آزادی به نظر ميرسد که مسير اصلی است که خيلی مسيرها ميريزد داخل اين خيابان، از شما و جنوب و شرق تهران، بنابر اين اين مسير اصلی است که حرکت ميکنيم و قبلاً هم صحبت کرديم، اگر به هر دليلی به مشکل برخورد کرديم، همانطور که در تظاهرات قبلی مسيرهای جايگزين داشتيم، به دو مسير جايگزين شمال جنوب يعنی محور ولی عصر تا تلويزيون، و محور ميدان توحيد تا زندان اوين هم مسيرهای جايگزين ماست که ميتوانيم در آنها تظاهرات داشته باشيم، اگر اين دو مسير هم به هر دليلی با سرکوب و مشکل مواجه بشود، مانند چهلم شهدا، تمام سطح شهر در اختيار ماست / من باز هم در پاسخ سوالات زيادی که بچه هااز شهرستانها کرده اند، تکرار ميکنم که اگر در شهر خودتان، با توجه به اينکه نيروهای اصلی سرکوبگران که همه بر آوردها نشان ميدهد که بين 30-50 هزار نفر نيروی سرکوب قابل حساب و تکيه حکومت بيشتر ندارد، با توجه که بخش اعظم آنها را به تهران آورده است، اگر در شهر خودتان در روز 22 بهمن حرکتتان ميتواند موثر باشد و تمام شعارهای جنبش داده بشود و فيلم و عکس خوب تهيه کنيد از سراسر ايران، آن بهتر است، امّا اگر امکان فعاليت در آنجا را نداريد، کمک به بچه های تهران ميتواند موثر باشد / دو نکته را هم بگويم که به نظر من مانند گرم کردن قبل از 22 بهمن دارد اتفاق می افتد، يکی اينکه يکی از بچه ها در اتوبان نواب روی پل کميل چند نفری از بچه ها تابلوی مرگ بر خامنه ای را نصب کرده اند که نشان ميدهد که مردم نميترسند / نکته ديگر اينکه برای چندمين شب متوالی، تجمع جلوی زندان اوين از طرف خانواده زندانيان و مردمی که به آنها ميپيوندند ادامه داشته، و بخش ديگری از زندانيان آزاد شدند / نکته دوّم، صحبتهای آقای مهندس موسوی است که اصلی ترين محورهای صحبت ايشان تاکيد بر مستقل و ملّی بودن جنبش سبز در ايران است، تاکيد درستی که من به عنوان کسی که در خارج هستم ميتوانم شهادت بدهم که از شروع جنبش دنيا نه تنها پشتيبانی خاصی نداشت بلکه با ترديد نگاه ميکرد، بخصوص حکومت آقای اوباما در آمريکا، و فکر نميکردند که جنبش به اين بزرگی حرکت کند و آرام آرام توجه دنيا به خواست ملّت ايران جلب شده است، بنابر اين اينکه تغيير حکومت در ايران انحصاراً وظيفه ملّت ايران است و به هيچ قدرت خارجی ربط ندارد، اصلی است که همه به آن باور دارند و آقای موسوی هم بدرستی تاکيد کرده اند امّا تغيير رفتار حکومت ايران نسبت به مردم، چيزی است که همه دنيا بايد کمک کنند که موازين حقوق بشر و دموکراسی در ايران رعايت بشود، چنانکه اتحايده اروپا و آمريکا خوشبختانه بيانيه ای که در نوع خودش بينظير است صادر کرده اند و از حکومت ايران خواسته اند که دست از سرکوب و کشتار مردم بردارد / به هر حال اينی که دنيا خواهان تغيير رفتار حکومت نسبت به شهروندانش بشود مانند کاری که با حکومتآپارتايد در آفريقای جنوبی کردند، اين امری است که از جنس همدردی دنياست و به قول آقای کرّوبی که در مصاحبه اش گفته که حداقل اطلاع رسانی درست بشود، آن چيزی است که مردم ما ميتوانند از دنيا توقع داشته باشند، امّا هر نوع تغيير در ايران انحصاراً وظيفه ملّت ايران است و به هيچ قدرتی در دنيا ربط ندارد/ نکته دوّم آقای موسوی، تاکيد بر مسالمت آميز بودن و حفظ ديسيپلين مبارزات بی خشونت است، و نکته ديگر صحبت ايشان که جلب نظر ميکند، تاکيد ايشان بر تکثر و پلوراليستيک بودن جنبش است و اينکه هرکس با حفظ هويت خود ميتواند در تجمع ظاهر بشود، و اصرار بر اينکه ما با نمادهای سبز ميتوانيم در 22 بهمن ظاهر بشويم با هر عقيده و باوری که داريم، در کنار هم ميتوانيم حرکت کنيم / مصاحبه سوّم، مصاحبه آقای کرّوبی با مجله اشپيگل است که ايشان هم بر آزادی زندانيان سياسی، مطبوعات، اجتماعات و انتخابات آزاد تکيه کرده و تاکيد کرده که ما سازش نميکنيم / نکته چهارم، گزارش خانم شيرين عبادی است به شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو برای جلسه 26 بهمن ماه اين شورا که در آن ضمن برشمردن نقض حقوق بشر در ايران، درخواست ارسال گزارش گر و مامور ويژه از سازمان ملل را کرده / نکته پنجم، محکوميت 6 سال زندان برای آقای محسن امين زاده است که معاون وزارت خارجه و وزارت ارشاد بوده و 6 فعال آذربايجانی از 6 سال تا 6 ماه زندان است، و آقای تاجزاده بار ديگر هم در دادگاه حاضر نشد از خودش دفاع کند و به درستی مطرح کرده که هروقت شکايت 10 سال پيش ايشان عليه آقای جنتی رسيدگی شد، ايشان هم از خودش دفاع ميکند / نکته ششم، نامه 57 نفر وکيل مجلس است که خواهان برکناری آقای مرتضوی شده اند به عنوان عامل اصلی کهريزک از ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز / نکته هفتم، حرفهای تکراری آقای خامنه ای روز گذشته و در خواست آقای موسوی اردبيلی برای آزاد کردن بی قيد و شرط زندانيان و دور کردن تندروها از اطراف خامنه ای / نکته هشتم، بی کاری 400 نفر از کارگران واگن پارس به دليل عدم پرداخت پول از طرف دولت به مترو برای پرداخت واگن پارس است / نکته نهم، در تمام دنيا بچه ها جلوی سفارت خانه ها و مراکز حکومتی دست به تجمع و تحصن و اعتراض و اعتصاب زده اند، بنابر اين پشتيبانی از حرکتی که در 22 بهمن در داخل خواهد شد در سراسر دنيا آغاز شده است

Tuesday 2 February 2010

نامه سرگشاده مدرسین و طلاب قم و نجف به رییس و نمایندگان مجلس خبرگان

رياست و اعضای محترم مجلس خبرگان رهبری
به استحضار می رساند:
جای انکار نیست که نظام جمهوری اسلامی در حال حاضر یکی از سخت ترین شرایط دوران خود را از آغاز تاسیس، تا کنون می گذراند. اعتماد عمومی نسبت به نهادهای مدیریتی نه تنها متزلزل که کاملا سلب و منتفی شده است. قسمت عمده ای از نسل نخستین انقلاب و یا فرزندان آنها کشته، زخمی و یا در زندان هستند. صدای گریه و شیون مادران داغدیده و بستگان زندانیانی که پس از مدت ها انتظار دیدار عزیزانشان، حکم محکومیت طویل المدة آنان را از طریق رسانه ها می شوند شب و روز به گوش میرسد. ناله ها تبدیل به فریاد شده اند و دیگر قوه قهریه برای فرو بردن خشم عمومی امکان پذیر نمی باشد.
روحانیت وجهه مردمی خود را به کلی از دست داده است، مردم آنان را دیگر به جای آنکه معلم اخلاق بدانند، پلیس، نظامی و حتی چاقوکشان شهر می دانند. ارکان اصلی انقلاب از تریبون رسمی به غارت بیت المال، خیانت و عامل اجنبی معرفی شده اند، لب فروبسته و در خانه نشسته اند. کسانی که مردم انقلاب را همراه با نام امام خمینی(ره) ونام آنان شنیده و تا مغز استخوانشان کرده بودند و حتی سلامتی و تمامیت جسمانیشان را به گفته آنان در جبهه های جنگ به امید رستگاری و وصول به نعیم بهشتی، از دست داده بودند، اینک آنان را یا در زندان می بینند و یا پشت در زندان چشم به راه فرزندانشان. خاندان بهشتی، راست قامتی که می گفت: ((ما عاشقان خدمتیم نه تشنگان قدرت))، امروز در هجران عزیزشان لحظه ها را سپری می کنند.
دانشجویان، متخصصان، متفکران و دیپلمات های شناخته شده کشورمان در پاسخ به ندای وجدانشان همچون اصحاب کهف که از دست دقیانوس دیکتاتور زمان به غار پناه بردند و سر بر سنگ نهادند، چاره ای جز جلای وطن ندیده، خانه و خانمان را ترک کرده و رنج غربت را تحمل می کنند. اینها همه در کنار شیوع پدیده ویرانگر اعتیاد، فقر و فحشا و ناامنی بگونه ای که هیچکس ناموسش را از تجاوز اراذل و اوباش در آمان نمی بیند و سر راحتی بر بستر نمی نهد و.............
عامل اصلی را در کجا باید یافت؟
اینک شما آقایانی که از قیف بسیار تنگ و باریک شورای نگهبان گذشته اید و بر کرسی مجلس خبرگان رهبری تکیه زده اید بدانید و آگاه باشید که گناهی که شما دراین مقطع تاریخی مرتکب شده و می شوید هرگز نزد ملت بخشودنی نیست. مگر اینکه حداقل یکبار هم که شده است نظام را از فروپاشی و کشور را از ویرانی و اضمحلال با انجام وظیفه شرعی، قانونی و ملی خود نجات دهید.
برای اینکه شما را به وظایفتان یاد آور شویم، توجهتان را به موادی از قانون اساسی ایران، خونبهای شهیدان انقلاب اسلامی جلب می نماییم.
اصل ۵
در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهده‏دار آن می‌گردد.
اصل ۱۰۹ - شرایط و صفات رهبر
1. صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه.
2. عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام.
3. بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری.
در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قوی‏ تر باشد مقدم است.
اصل ۱۱۱ - برکناری رهبر
هر گاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود. یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است، از مقام خود بر کنار خواهد شد. تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم است. در صورت فوت یا کناره‏گیری یا عزل رهبر، خبرگان موظفند، در اسرع وقت نسبت به تعیین و معرفی رهبر جدید اقدام نمایند. تا هنگام معرفی رهبر، شورایی مرکب از رییس جمهور، رییس قوه قضاییه و یکی از فقهای شورای نگهبان انتخاب مجمع تشخیص مصلحت نظام، همه وظایف رهبری را به طور موقت به عهده می‌گیرد و چنانچه در این مدت یکی از آنان به هر دلیل نتواند انجام وظیفه نماید، فرد دیگر به انتخاب مجمع، با حفظ اکثریت فقهاء، در شورا به جای وی منصوب می‌گردد. این شورا در خصوص وظایف بندهای ۱ و ۳ و۵ و ۱۰ و قسمت‏های (د) و (ه) و (و) بند ۶ اصل یکصد و دهم، پس از تصویب سه چهارم اعضاء مجمع تشخیص مصلحت نظام اقدام می‌کند. هر گاه رهبر بر اثر بیماری یا حداکثر دیگری موقتا از انجام وظایف رهبری ناتوان شود، در این مدت شورای مذکور در این اصل وظایف او را عهده‏دار خواهد بود.
با قرائت مجدد مواد فوق اینک شما را مخاطب قرار داده و در مرئی و منظر حق متعال که اقرب از حبل الورید است از شما می پرسیم: آیا وظیفه کنونی شما فقط اینست که در جلسات این مجلس به تملق و چاپلوسی بپردازید؟ و یا چپیه بر عنق افکنان همچون عوام به موعظه تحت منبر رهبر بنشینید و سر تکان دهید؟ و یا قلمدان کشیده و گفته های مکرر او را قند مکرر دانسته و به کتابت ادمه دهید؟ تاریخ شما را محاکمه می کند!!
آقایان!!
رهبری که شما ناظر بر احوال او هستید به دلایل زیر صلاحیتش مخدوش و یا لااقل زیر سئوال رفته است. شما مکلف به رسیدگی هستید و پس از اثبات او را عزل و نظام اسلامی را از خطر سقوط نجات دهید:
1- ادعای مرجعیت فتوا پس از فوت آیت الله اراکی علیرغم عدم واجدیت شرائط، و سقوط از عدالت وتقوا (موضوع مذکور در اصل پنجم)
2- کشف غیر واجد بودن مدیریت و مدبریت (موضوع مذکور در اصل پنجم قانون اساسی). دلایل فقدان این شرط به قرار اوضاع و احوال ملت ایران در شرائط کنونی و منفوریت ایشان در انظار عامه است.
3- نصب افراد غیر صالح و واجد شرایط در سمتهایی که زیر نظر ایشان است. از جمله نصب افرادی نا آشنا به امور قضائی در راس قوه قضائیه. لازم به ذکر است که در اصل 157 قانون اساسی آمده است: ((.... یک نفر مجتهد عادل و آگاه به امور قضایی و مدیر و مدبر را برای مدت پنج سال به عنوان رییس قوه قضاییه تعیین می‌نماید که عالی ترین مقام قوه قضاییه است)).و بی تردید شرط آگاه به امور قضائی غیر شرط اجتهاد است. ایشان در این مدت افرادی را برای این سمت انتخاب کردند که حتی یک بار هم پایشان به دادگستری باز نشده بود و برانی محض بوده اند. توجیه انتخاب این گونه افراد در آغاز انقلاب روشن و بدیهی است ولی در زمان حاضر جهتی ندارد، مگر اینکه ایشان افراد مطیع بی چون و چرا را فقط تحمل می کنند و از این جهت در فقر نیروی انسانی گرفتارند که تمام قوا را به یک خاندان اختصاص می دهند.
4- دخالت های خارج از حدود اختیار در مسائل قضائی ،تقنینی و اجرائی.
5- دولتی کردن نهاد مردمی و سنتی حوزه های منوره قم ومشهد .
6- به ذلت کشیدن حکیمان ،فقیهان و عالمان بزرگ حوزه علمیه و تحت فشار قراردادن آنان برای تایید های بی چون و چرا از روش خود.
7- تایید فسق علنی رئیس جمهور در مناظره تلوزیونی. اتهام زدن در ملا عام درحالی که او نتواند پاسخ بگوید یقینا از مصادیق بارز فسق است. ولی رهبر در نماز جمعه تایید کرده است.
8- خروج از بی طرفی اعضای شورای نگهبان و منجر شدن این امر به جریانات پس از انتخابات و عدم توجه رهبر و عدم عزل آنان. ایشان نه تنها عزل نکردند بلکه آنان را به سمتهای مهمتری نظیر ریاست قوه قضائیه منصوب ساختند. امری شبیه به سخره گرفتن مردم است که شخصی که در نزد مردم مورد متهم به خروج از بی طرفی و عدم انجام وظیفه است به ریاست قوه ای قرار می دهند که به شکایت همان مردم رسیدگی کند!!
9- دخالت مستقیم فرزندان ایشان در حمله بی رحمانه به مردم در روزهای 25 خرداد و روز عشورا.
10- وادار ساختن عوامل اطلاعات به توهین به عکس امام و هتک حرمت امام حسین برای متهم ساختن مخالفین خود.
11- دخالت مستقیم در قتلهای زنجیره ای (دلیل این امر ابقای دری نجف آبادی در پستهای قضائی و نماز جمعه اراک است ومانع شدن از مجازات قاتلین وجانیان است).
12- تایید وپشتیبانی از سعید مرتضوی و دستور به رئیس قوه قضائیه وقت از عدم تغییر او از دادستنانی.
13- سید ابراهیم رئیسی معاون قوه قضائیه بوده است و اتفاقات زندان کهریزک در قلمرو مسئولیت وی رخ داده است. به امر رهبر ایشان به معاونت رئیس جدید نیز ابقا می شود.
14- نادیده گرفتن پرونده فرزندان افرادی مانند مقتدائی ،دری نجف آبادی و منتظری گلپایگانی به خاطر چاپلوسی پدرانشان.
15- نظامی ساختن و خشونت آمیز کردن فضای سیاسی کشور. کشور امروز تحت مدیریت عده قمه بدست می گردد.
ماخواستار رسیدگی به این امور و پاسخ مستدل وقانع کننده و اقدام مقتضی هستیم.
مدرسین و طلاب قم و نجف